English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4199 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
voder U یک ترکیب کننده کلمات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slice U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices U ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
acephalo U که با کلمات دیگر ترکیب میشود
acronym کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
acronyms U کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
acro U میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
acr U میباشدو با کلمات ترکیب میشودمانند: Acro-Carpous که بمعنی " دارای میوه در راس " است
mixer U ترکیب کننده
constitutive U ترکیب کننده
component U ترکیب کننده
concoctor U ترکیب کننده
combinative U ترکیب کننده
compositive U ترکیب کننده
synthesizer U ترکیب کننده
synthesisers U ترکیب کننده
synthesizers U ترکیب کننده
mixers U ترکیب کننده
components U ترکیب کننده
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
oxidizer U ترکیب کننده کاتالیزور
components U جسمهای ترکیب کننده
component U جسمهای ترکیب کننده
constituents U جزء ترکیب کننده
constituent U جزء ترکیب کننده
pencil mixer U ترکیب کننده مدادی
alloying constituent U ترکیب کننده الیاژ
voice synthesizer U ترکیب کننده صدا
formative U ترکیب کننده سازنده
speech synthesizer U ترکیب کننده گفتاری
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
speech U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches U بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
incorporator U تشکیل دهنده ترکیب کننده
frequency synthesizer U ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
spelling checker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker U لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
harmonic motion U اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
play on words <idiom> U بازی با کلمات
code words U کلمات رمزی
the f. words U کلمات زیرین
code word U کلمات رمزی
declension U صرف کلمات
shan't U مخفف کلمات not shall
contents U کلمات یک نامه
word salad U سالاد کلمات
i ran the words through U ان کلمات را خط زدم
control words U کلمات کنترلی
VIP U مخفف کلمات
spate U سیل کلمات
word of mouth U کلمات مصطلح
terminologies U کلمات فنی
apothegm U کلمات قصار
terminology U کلمات فنی
addressing U و کلمات افست
logion U کلمات قصار
verbalist U منقد کلمات
VIPs U مخفف کلمات
end spell U خاتمه کلمات رمز
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
malapropism U سوء استعمال کلمات
jiving U کلمات بیهوده واحمقانه
jived U کلمات بیهوده واحمقانه
aphorize U کلمات قصار گفتن
reserved words U کلمات ذخیره شده
in so many words U با عین این کلمات
jive U کلمات بیهوده واحمقانه
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
jives U کلمات بیهوده واحمقانه
euphony U خوش اهنگی کلمات
delete U بریدن کلمات یک متن
phonics U تلفظ وهجاهای کلمات
word square U جدول کلمات متقاطع
crossword puzzle U جدول کلمات متقاطع
deleted U بریدن کلمات یک متن
permutation table U جدول کلمات رمز
opposites test U ازمون کلمات متضاد
wordage U کلمات واژه بندی
deletes U بریدن کلمات یک متن
deleting U بریدن کلمات یک متن
prowords U کلمات جلوی جملات
Acrimonious words کلمات تلخ و نیشدار
charade U جدول کلمات متقاطع
she'd U مخفف کلمات had sheوwould she
aphorism U پند کلمات قصار
aphorisms U پند کلمات قصار
padding U کلمات یارکوردهای ساختگی
posy U کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
SOS U مخفف کلمات ship our save
posies U کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
headers U کلمات در بالای صفحه متن
header U کلمات در بالای صفحه متن
awol U مخفف کلمات leave absentwithout
headings U کلمات ابتدای هر صفحه متن
heading U کلمات ابتدای هر صفحه متن
worded U تعداد کلمات در فایل یا متن
word U تعداد کلمات در فایل یا متن
sweet words (voice,sleep U کلمات ( صدا خواب )شیرین
syllabary U فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
helmintho U کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
semantics U معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
oxymoron U استعمال کلمات مرکب متضاد
oxymoron U استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
wpm U تعداد کلمات دردقیقه inute
helminth U کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
talk down to someone <idiom> U از کلمات ساده استفاده کردن
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
navigation U چند رسانهای با کلمات کلیدی
epigrammatic U وابسته به لطیفه و کلمات قصار
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
diabol U کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
cardi U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
slobber U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
cardia U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
speech U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
cardio U کلمات پیشوندی بمعنی >دل < یا >قلب < است
wac U حروف اول کلمات armycorps s"women
speeches U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
speech U صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
diabolo U کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
speeches U صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
lipreading U فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
slobbers U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbering U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered U تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
epexegesis U کلمات افزوده شده برای توضیح
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chains U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
phonemics U علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
colons U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
purist U شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
keying material U مواد موردلزوم برای رمز کردن کلمات
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
colon U که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
purists U شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
logogram U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
diachrony U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
logograph U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
cunclude U تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
wordprocessing U شرکت متخصص در پردازش کلمات برای شرکتهای دیگر
align U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligning U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligns U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
VRML U سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
hyphenation U تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
edit U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
languages U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
language U سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
edited U کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
word U کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
worded U کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
kyrie U دعای مناجاتی که با کلمات >ای خداوند بر مارحم فرما<اغاز میشود
achromato U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromat U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
thirty two bit system U سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
serial U کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
list U لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
alliterate U اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was whensoft season summer in
hypermedia U متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
serials U کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
linguistics U علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
name U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
serial U ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
anagrams U مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
serials U ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
anagram U مقلوب تشکیل لغت یا جملهای ازدرهم ریختن کلمات یالغات جملهء دیگر
kwic U روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
justify U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justifying U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
interword spacing U فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
justifies U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
microprocessors U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
central U که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
microprocessor U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1affixation
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
2interfereometry
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1معنی lead lag compensator
1wife is life life is knife knife kill the life
4express, overexpression
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com